Web Analytics Made Easy - Statcounter

«در تاریکی»

نوشته: مای جیا

ترجمه: مهرداد وثوقی

ناشر: ققنوس، چاپ اول 1399

447 صفحه، 68000 تومان

 

 

***

 

آن‌چه در رمان «در تاریکی» مای جیا، نویسنده‌ی چینی متولد 1964، در کانون تمرکز قصه قرار گرفته، زندگی سازمانی است. جیا خود سال‌ها در ارتش آزادی‌بخش خلق چین خدمت کرده و به زیر و بم رفتار سازمانی خاصی که بر این نظام حاکم است، آشنایی دارد و آثار داستانی او نیز اغلب حول همین محور نوشته شده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در دو رمان دیگر او، «رمزگشایی‌شده» و «آوای باد» او همان‌گونه که در اثر اخیرش به آن پرداخته، با موشکافی به اعماق سرویس اطلاعات و امنیت چین نقب می‌زند تا به بهانه‌ی روایت داستانی از دل این سازمان که معمولاً پنهان از چشم عموم مردم است، رازهایی را بیرون بکشد که دانستن آن‌ها را حق مسلم همگان می‌داند.

مای جیا در این رمان خود نقش راوی اصلی را به عهده می‌گیرد. او برای این‌که ناب و دست‌اول بودن تجربه‌اش را به رخ بکشد، به صراحت از رفت‌وآمدش به این سیستم اطلاعاتی چندلایه می‌گوید. در ابتدا نقش او در این سازمان آن‌قدر ناچیز و بی‌اهمیت است که خودش هم متوجه حساسیت سیستمی که برای‌اش کار می‌کند، نیست. مراودات و بازجویی‌ها و رفت‌وآمدهایی که باید به‌شدت مخفی نگه داشته شوند و نیز مأموریتی تازه که از سطح محرمانه‌ی بالاتری نسبت به فعالیت‌های قبلی او برخوردار است، او را متوجه درجه‌ی اهمیت کارش در سازمان می‌کند. ارتقاء او در سازمان مسؤولیت‌های خطیرتری را متوجه او می‌سازد که می‌کوشد چالش‌های متعاقب آن‌ها را با ترفندهایی بر خود هموار سازد. او از قول رئیس و همکاران‌اش راهکارها و قصه‌هایی برای مبارزه با بحران‌های پیش رو تعریف می‌کند که به زیر و بم‌ و جزئیات سراسر مشکل و بن‌بست در چنین نظام‌هایی اشاره دارد.

خلأ سیستم شنود و رمزگشایی در سازمان برای یکی از همکاران باسابقه‌ی مای جیا فرصتی فراهم می‌آورد تا خودی نشان دهد و زیرکی و مسؤولیت‌پذیری خود را در معرض نمایش رؤسای خود بگذارد. چیزی که در قدم اول ساده به نظر می‌آید اما سرشار از ظرایف و معضلاتی است که او تا از نزدیک لمس‌شان نکرده، از آنها غافل مانده است. از او می‌خواهند که در یک دوره‌ی زمانی بسیار کوتاه نیروهایی تازه با توانمندی بسیار بالا و قابلیت اعتماد صددرصد برای سیستم اطلاعات و امنیت چین پیدا کند. این سیستم که واحد 701 نام دارد، قوانینی وضع کرده که حداکثر رازداری و کم‌ترین میزان درز اطلاعات محرمانه را تأمین کند. چیزی که در اغلب کشورها به اشکال و عناوین مختلف جاری است.

افرادی که برای واحد 701 کار می‌کنند باید آن‌قدر امنیت ملی را در اولویت خود قرار دهند که در مواقع لزوم بدون ذره‌ای تردید زندگی خود را تماماً فدای آن کنند. به همین‌خاطر ابتدایی‌ترین آزادی‌های این افراد، تحت‌تأثیر این تعهد از دست می‌رود. این آدم‌ها دیگر نمی‌توانند با دنیای بیرون به راحتی ارتباط برقرار کنند. تنها راه برقراری ارتباط در زمانی که داستان روایت می‌شود (اوایل دهه‌ی نود میلادی)، نوشتن نامه است. اما حتی نامه‌ها نیز تحت کنترل شدید و بازخوانی‌های مکرر قرار می‌گیرد تا به دست گیرنده برسد. بخشی از آنها در میان اسناد محرمانه طبقه‌بندی می‌شوند تا زمانی که ارزش اطلاعاتی خود را از دست بدهند و این مسأله گاه تا سال‌ها زمان می‌برد. این وضعیت حتی برای وفادارترین و سرسپرده‌ترین افراد سازمان به سختی تحمل می‌شود. شخصیت‌های این رمان نیز از این موضوع شکایت دارند و شاید این اصلی‌ترین مسأله‌ی آنهاست؛ این‌که زندگی شخصی برای آنها بی‌معنی است.

افرادی که برای بخش‌های مختلف واحد شنود و رمزگشایی اطلاعات انتخاب می‌شوند جزء نخبه‌ترین و مستعدترین‌ها در حرفه‌ی خود هستند. به‌عنوان مثال برای رهگیری امواج و فرکانس‌های مختلف که نیاز به شنوایی بسیار قوی و توانایی در تشخیص کوچک‌ترین امواج صوتی و تفکیک آنهاست. رمزنگاری نیاز به قوه‌ی تمایز بالایی در امواجی که رمز‌ها را می‌سازند، دارد. برای چنین بخش‌هایی افراد به مناطق مختلف چین فرستاده می‌شوند تا استعدادیابی کنند و نیروهای توانمند را به سازمان بیاورند. 

برای این سیستم مهم نیست این افراد چه درجه از مشکلات شخصی را از سر می‌گذرانند و با فاصله گرفتن از خانواده و حریم شخصی چه آسیب‌های روانی به آنها وارد. افرادی که جذب این نظام اطلاعاتی می‌شوند گرچه در آغاز به خاطر توانایی‌های خود مورد ستایش قرار می‌گیرند و منافع مالی بسیاری کسب می‌کنند که به آنها انگیزه برای تداوم همکاری با سازمان می‌بخشد، اما به‌تدریج به دلیل انزوا و محرومیت‌های عاطفی و نقصان در روابط اجتماعی، دچار فروپاشی روانی‌ می‌شوند. مای جیا تلاش می‌کند به بخش‌های مختلف اداره‌ی شنود اطلاعات سرک بکشد و از آسیب‌هایی جبران‌ناپذیر بگوید که بر زندگی آدم‌های متعهد به این سیستم وارد می‌شود. «در تاریکی» نمونه‌ای از نظام‌های روابط انسانی را به تصویر می‌کشد که فردیت آدم‌ها را نادیده می‌گیرد و به آنها همچون ابزارهایی صرف در رسیدن به اهدافی به ظاهر جمعی نگاه می‌کند. وقتی زمان انقضای مصرف این ابزارها فرا می‌رسد، فارغ از این‌که چه‌قدر کارا و کوشا و مقید به سیستمی بوده‌اند که در آن عمر خود را گذاشته‌اند، به دامن فنا سپرده می‌شوند: «روزی که آن‌همه منتظرش بودیم سرانجام فرارسید. آن موقع، احساسم به گونه‌ای بود که انگار در بیابان آن‌قدر راه رفته‌ام که خون کالبدم و حتی ریزترین ذرات رطوبت نوک موهایم در معرض بادهای سوزان خشک شده. اما درست همان موقع که توانمان تحلیل رفته بود، یا شاید بهتر است بگویم، درست همان موقع که احساس می‌کردیم واپسین لحظات عمرمان رسیده، ناگهان چشم‌مان به چشمه‌ی عمیق آبی رنگی افتاد که قطره‌هایش حباب‌وار به صورت‌مان می‌پاشید، جان تازه‌ای به ما می‌بخشید، و از شعف و شگفتی ما را به لرزه می‌انداخت. جان‌مان از سر بلاتکلیفی در اضطراب بود، روح‌مان از سر بلاتکلیفی در اضطراب بود!» 

منبع: الف

کلیدواژه: مای جیا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۱۳۹۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه آنفلوآنزای اسپانیایی ۱۹۱۸ جهان را دگرگون کرد

خبرگزاری علم‌وفناوری آنا- هدا عربشاهی: عنوان عالم‌گیری آنفلوآنزای اسپانیایی برای ما مردم زیسته در سومین دهه قرن ۲۱ که دیری نیست از کابوس کووید-۱۹ تقریبا رهایی یافته‌ایم، خیلی غریب نیست. ویروس آنفلوآنزا اوایل سال 1918 در صبحی بهاری از تب و گلو درد آشپز کمپ فانستن در درمانگاهی در ایالت کانزاس به ثبت رسید. نام این آشپز آلبرت گیچل بود. تا ظهر همان روز در درمانگاه بیش‌از صد مورد گلودرد و تب و سردرد گزارش شد.

در هفته‌های بعد، تعداد بیماران آنچنان زیاد شد که افسر پزشک مخصوص کمپ درخواست کرد سوله‌ای برای اسکان همۀ آنها تهیه شود. شاید این آشپز نگون‌بخت نخستین فرد مبتلا به آنفلوآنزای اسپانیایی نبوده باشد. از سال ۱۹۱۸ تا روزگار کنونی مردم پیوسته دربارۀ نقطۀ آغاز این عالم‌گیری گمانه‌زنی کرده‌اند.

کتاب سوار رنگ‌پریده به قلم لورا اسپینی که به تازگی با ترجمه ساقی نخعی‌زاده و به‌همیت نشر آفتابکاران منتشر شده با پیش‌گفتاری مسعود یونسیان آغاز می‌شود. یونسیان که خود استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران است دربارۀ این کتاب ارزشمند معتقد است که هرچند نویسنده این کتاب را در سال ۲۰۱۷ نوشته یعنی دو سال قبل از بروز عالم‌گیری کووید-19 ولی بسیاری از موضوعاتی که در این کتاب به آنها پرداخته شده آنچنان شبیه مشکلاتی‌اند که در پاندمی اخیر تجربه کرده‌ایم که خواننده ممکن است تصور کند این کتاب بعد از رخداد ویروس کرونا در جهان و در سال ۲۰۲۰ به نگارش درآمده است.

از نکات برجستۀ کتاب لورا اسپینی این است که او در شیوۀ نگارش کتاب ضمن انطباق با اصول مدرن اپیدمیولوژی به این اثر ماهیتی رمان‌گونه داده به‌گونه‌ای که خواننده را مشتاق و ترغیب به مطالعه آن می‌کند. 

مسعود یونسیان می‌گوید که کلیه فصول کتاب را بعد از ترجمه خوانده و از دقت و امانت‌داری ساقی نخعی‌زاده در مقام مترجم، به شگفت آمده و از این‌رو، به‌عنوان متخصص اپیدمیولوژی مطالعۀ این کتاب را نه فقط رای عموم جامعه مفید دانسته که به‌ویژه برای استادان و دانشجویان رشتۀ اپیدمیولوژی ضروری می‌داند.

مقالات اسپینی را مجلات نشنال‌جئوگرافیک، نیچر، اکونومیست و دیلی‌تلگراف منتشر کرده‌اند. او همچنین دو رمان به نام‌های «دکتر» و «زندگان» و یک کتاب در حوزۀ تاریخ شفاهی به نام «خیابان مرکزی: سیمای یک شهر اروپایی» نوشته است.

اسپینی در «سوار رنگ‌پریده» داستان این بیماری عالم‌گیری کم‌توجه شده را بازگو می‌کند و از هند تا برزیل، از ایران تا اسپانیا و از آفریقای جنوبی تا اوکراین آن را ردیابی می‌کند. او با تکیه بر یافته‌های آخرین تحقیقات در رشته‌های ویروس‌شناسی، همه‌گیرشناسی، روان‌شناسی و اقتصاد فاجعه‌ای را روایت می‌کند که پیامدهایش طی چند دهه عالم بشریت را دگرگون کرد و امروزه هم همچنین اثرش را به رخ می‌کشد. کتاب سوار رنگ‌پریده تاکنون به بیست زبان دیگر ترجمه شده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مصحف شریف « قرآن مبارک » چه ویژگی‌هایی دارد؟
  • کتاب «اخلاق النبی(ص) و اهل بیته(ع)» به زبان ترکی استانبولی ترجمه و منتشر شد
  • ترجمه «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» چاپ شد
  • یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمت‌هایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!
  • چگونه آنفلوآنزای اسپانیایی ۱۹۱۸ جهان را دگرگون کرد
  • ترجمه عکس و متن «فصل‌های درون» منتشر شد
  • کدام نمایش‌ها در مونودرام خوزستان به صحنه می‌آیند؟
  • هزاره ققنوس با ۸۰۰ عنوان کتاب به مصلی می‌آید
  • حضور پیشکسوتان رسانه و ورزش در مراسم تشییع پیکر مهرداد اسکویی
  • نویسنده ادبیات نوجوان باید مخاطب را با توانمندی هایش آشنا کند